«مردم در زمان وقوع هر بحرانی، سراسیمه سوار خودرو می‌شوند و به‌ دنبال پناهگاه‌اند. اما کسی متوجه افراد دارای معلولیت که معلولیت ظاهری دارند یا جوانی با ضایعه نخاعی، یا فردی با هر معلولیتی نیست».

سنگینی دوبرابری بحران جنگ بر شانه معلولان

به گزارش سلامت نیوز به نقل از شرق، کوتاه قامت است و به ‌دلیل تصادف، پلاتین در پاهایش دارد. این روزها که بسیاری از مردم توان خروج از شهر و خانه را داشتند، او خانه‌نشین بود و نمی‌خواست برای دیگران زحمت باشد: «مردم در زمان وقوع هر بحرانی، سراسیمه سوار خودرو می‌شوند و به‌ دنبال پناهگاه‌اند. اما کسی متوجه افراد دارای معلولیت که معلولیت ظاهری دارند یا جوانی با ضایعه نخاعی، یا فردی با هر معلولیتی نیست».

آن یکی، در طبقه دوم ساختمانی ساکن است که آسانسورش از کار افتاده و پله‌های ساختمان برایش تبدیل به مانعی بزرگ و خطرناک شده‌ است. «علی» هم جوان نابینایی است که این روزها با هر صدای بلندی، از نگرانی آزار دیده است. او نمی‌داند که مواقع بحران باید به کجا پناه ببرد. همیشه عصای سفیدش را دم دست می‌گذارد اما مواقعی پیش می‌آید که نمی‌تواند شرایط را مدیریت کند. اینها، فقط تعدادی از روایت‌هایی‌ است که افراد دارای معلولیت در زمان بحران با آن مواجه‌اند. چالش‌های این افراد در سیل و زلزله، جنگ و بحرانی‌های انسانی اما زیاد است.

«رامک حیدری»، رئیس انجمن دیستروفی ایران، تأیید می‌کند که در زمان بحران‌هایی مانند جنگ به‌هیچ‌وجه به افراد دارای معلولیت توجهی نمی‌شود. او در توضیح بیشتر می‌گوید: «افرادی که کپسول و دستگاه‌های اکسیژن بسیار سنگین و بزرگ دارند یا بچه‌هایی که به دستگاه وصل‌اند و امکان جابه‌جایی و جداشدن از دستگاه را ندارند، این روزها با چالش‌های بسیاری مواجه‌اند.

بسیاری از وسایل و تجهیزات سنگین این افراد قابل حمل و جابه‌جایی نیستند. فردی که تشک و دستشویی فرنگی‌اش را برقی کرده، ویلچرش قابل جابه‌جایی نیست و در صورت نیاز به جابه‌جایی باید یک کامیون اجاره کند تا همه را به فضای دیگری انتقال دهد.

میزان ترافیک و ساعتی که باید در مسیر بماند تا به مقصد امن برسد، تمام اینها برای معلولانی که شرایط دسترسی ندارند، بسیار دشوار است». رئیس انجمن دیستروفی ایران از تجربه‌های تلخ روزهای اخیر می‌گوید: «در شرایط بحران بسیاری از شرکت‌های تجهیزات پزشکی به صورت پاره‌وقت فعالیت دارند یا تعطیل‌اند، به‌ عنوان نمونه بیمارانی در روزهای اخیر به ابزار و وسایل کمک توان‌بخشی نیاز داشتند، دستگاه اکسیژنشان به تعمیرات اساسی نیاز داشت اما امکان ارتباط با شرکت‌ها و انجمن‌های حمایتی وجود نداشت.

تأمین وسایل و تجهیزات مناسب و یا تعمیرات آنها در مواقع بحرانی از مهم‌ترین مشکلات افراد دارای معلولیت است که باید چشم‌انتظار عادی‌شدن شرایط بمانند. نوزادی پس از ترخیص از بیمارستان به دستگاه اکسیژن‌ساز نیاز داشت اما نبود شرایط مناسب و در دسترس نبودن شرکت‌های پیشتیبانی باعث شد شرایط کودک وخیم شود».

او با تأکید بر اینکه «معلولیت در زمان بحران تبدیل به یک فاجعه ثانویه و مهم می‌شود»، ادامه می‌دهد: «وقتی جنگ یا زلزله رخ می‌دهد، اغلب راه‌های فرار، پله‌ها و مسیرهای خروجی برای پناه‌گیری یا تردد افراد ویلچری یا نابینا غیرقابل استفاده است.

حتی اگر کسی بخواهد کمک کند، بلد نیست چگونه باید با یک فرد دارای معلولیت برخورد کند. متأسفانه حتی در برنامه‌های مدیریت بحران، نه آموزش عمومی برای مواجهه با افراد دارای نیاز خاص در بحران وجود دارد و نه امکاناتی در نظر گرفته می‌شود. معلولان انگار در طراحی‌های شهری و مدیریتی غایب‌ هستند، علاوه بر مشکلات تردد، گرانی و کمیابی وسایل بهداشتی و تجهیزات پزشکی هم مزید بر علت می‌شود». به گفته حیدری، در شرایط عادی فرد دارای معلولیت برای استفاده از مترو، اتوبوس، عبور از خیابان، رفتن به مدرسه یا خرید ساده با مشکل روبه‌روست. حالا تصور کنید این مشکلات در یک وضعیت فوق‌العاده چند برابر می‌شود؛ انجمن دیستروفی بارها پیشنهاد داده که آموزش امداد و نجات برای خانواده‌های دارای فرد معلول و همچنین برای تیم‌های امدادی به‌ صورت تخصصی انجام شود اما متأسفانه افراد دارای معلولیت هنوز در اولویت قرار نگرفته‌اند.

او با بیان اینکه انجمن‌های حمایتی، اورژانس اجتماعی نیستند که در زمان بحران در شرایط آماده‌باش قرار بگیرند یادآور می‌شود: «در این صورت از انجمن‌ها این انتظار وجود دارد که به‌ صورت 24ساعته فعالیت کنند، در حالی که آنها فقط پشتیبان هستند و این مسائل باید از سوی وزارت بهداشت مدیریت شود. وزارت بهداشت می‌تواند در مواقع بحرانی از صرفه‌جویی‌های ارزی بهره‌مند شود و از تجهیزات ذخیره‌شده برای حمایت از افراد دارای معلولیت و سالمندان استفاده کند. وزارت بهداشت می‌تواند حداقل به صورت موقت یا به‌ صورت اجاره‌ای، این ابزار را در اختیار جمعیت نیازمند قرار دهد تا نیاز آنها به تجهیزات پزشکی مرتفع شود.

اما متأسفانه شاهدیم که دارو و بسیاری از اقلام پزشکی در زمانی غیر از بحران کمیاب و گران می‌شود». رئیس انجمن دیستروفی ایران در پاسخ به این سؤال که تجربه بین‌المللی و استاندارد در زمان بحران برای افراد دارای معلولیت از چه مقرراتی تبعیت می‌کند، توضیح می‌دهد: «بخشی از مدیریت بحران در سطح بین‌المللی به سالمندان، کودکان و افراد دارای معلولیت اختصاص داده شده است. مثلا، آیین‌نامه «سندای» یک سند بین‌المللی در حوزه کاهش خطر بلایاست که توسط سازمان ملل متحد تصویب شده است. این سند در کنفرانس جهانی سوم کاهش خطر بلایا در مارس ۲۰۱۵ در سندای ژاپن به تصویب رسید. در یک فصل از این سند به طور ویژه به افراد دارای معلولیت توجه دارد و بر مشارکت فعال آنها در کاهش خطر بلایا و جنگ تأکید می‌کند. وظایف هریک از ارگان‌ها و سازمان‌ها مطابق با این سند مشخص و در قالب یک آیین‌نامه داخلی ارائه شده است».

او با اشاره به کلیات این سند، ادامه می‌دهد: «در این سند به تدابیر روحی و روانی افراد دارای معلولیت، زنان و سالمندان توجه ویژه شده است. در حالی که در کشور ما تدابیری برای این افراد در موقعیت‌های این‌چنینی وجود ندارد. اگر به سازمان مدیریت بحران یا پژوهشگاه‌هایی که در زمینه مدیریت بحران فعالیت دارند، مراجعه کنید چنین تدابیر و مسئولیت‌هایی برای افراد با نیازهای ویژه در شرایط بحرانی مثل وقوع جنگ یا بلایای طبیعی وجود ندارد؛ با این جمع‌بندی می‌توان به جرئت اعلام کرد که تنها تدابیر موجود، در حد چند سطر نوشتار ترجمه‌شده از اسناد بین‌المللی بوده و دستورالعمل اجرائی دیگری وجود ندارد».

حیدری، با اشاره به یک پیشنهاد عملیاتی و دقیق به شهرداری تهران تأکید می‌کند: «پیشنهاد دادیم که در اپلیکیشن تهران من بخشی برای خوداظهاری افراد دارای معلولیت و سالمندان طراحی شود تا این گروه‌ها بتوانند محل سکونت خود، نوع معلولیت (مثل نابینایی، ناشنوایی، ویلچری، عصایی، کهولت سن و...) و نیازهای خاص‌ و موقعیت یا لوکیشن محل سکونت خود را وارد کنند. این اطلاعات به شهرداری کمک می‌کند تا هنگام بحران، مثل زلزله یا سیل، بداند دقیقا در کدام مناطق شهر، شهروندان آسیب‌پذیرتر زندگی می‌کنند و خدمات‌رسانی باید با اولویت صورت گیرد».

حیدری معتقد است برای آنکه برنامه‌ریزی‌های شهری مؤثر باشد، باید بر اساس داده‌های واقعی انجام گیرد: «وقتی شهرداری نقشه‌ای از پراکندگی افراد دارای معلولیت نداشته باشد، چطور می‌خواهد برای مناسب‌سازی ایستگاه‌های مترو، بی‌آرتی یا ساختمان‌های عمومی اولویت‌بندی کند؟

این داده‌ها نه‌تنها برای زمان بحران، بلکه برای ارتقای کیفیت زندگی روزمره هم ضروری‌اند. یکی از اصلی‌ترین مشکلاتی که حیدری به آن اشاره دارد، نبود آمار رسمی و جامع درباره افراد دارای معلولیت است: «نمی‌شود فقط به آمار سازمان بهزیستی در این زمینه اکتفا کرد. آیا آمار تعداد افراد دارای معلولیت واقعا دقیق است؟ ما میلیون‌ها نفر دارای معلولیت در کشور داریم که اصلا در هیچ سامانه‌ای ثبت نشده‌اند. کسانی که یا از عضویت در بهزیستی منصرف شده‌اند یا هرگز برای خدمات مراجعه نکرده‌اند. وقتی هیچ سیستم رجیستری جامعی برای ثبت این اطلاعات نداریم، یعنی عملا برنامه‌ای هم برای این جمعیت دیده نشده است».

براساس اعلام حیدری در ایران، با جمعیتی حدود ۸۵ میلیون نفر یعنی حداقل ۸.۵ میلیون نفر دارای معلولیت هستند. اما بهزیستی فقط حدود دو میلیون نفر از این جمعیت را تحت پوشش دارد. در این میان، حدود دو تا ۲.۵ میلیون نفر دارای معلولیت شدید هستند که برخی‌شان وابسته به دستگاه‌های حمایتی و برخی دیگر در بستر زندگی می‌کنند. برای این جمعیت وسیع، هیچ زیرساخت اطلاعاتی جامع و کاربردی وجود ندارد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha